شورش، استبداد و دیگر هیچ
یادداشت ابراهیم توفیق در نشریه «ایران فردا»
گردانندگان نشریه «ایران فردا»، در این شماره خود، پروندهای گشودهاند تحت عنوان «چرایی بازتولید استبداد پس از انقلاب مشروطیت و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» و از من نیز خواستهاند، یادداشتی در این زمینه تهیه کنم.
ابتدا به ذهنم رسید که در این یادداشت، به تامل و جدلی درباره مفهوم «استبداد» (دسپوتی) بپردازم؛ به کاربران آن در مورد تاریخ دور و نزدیکمان یادآوری کنم که واضع این مفهوم، ارسطو، به آن، نه در «سیاست»، بلکه در «اخلاق نیکوماخسی» میپردازد؛ نه به منظور توصیف شکلی از اشکال ساماندهی نظام سیاسی، بلکه برای توضیح الزامات گریزناپذیر سازماندهی حوزه ضرورت (حوزه تولید و بازتولید زندگی) که بر فرماندهی استوار است در مقابل حوزه آزادی: تدبیر منزل در مقابل تدبیر مُدُن. اما فکر کردم، مساله پیچیدهتر و عمیقتر از این حرفهاست و طرح چنین پرسشی مربوط به دانستهها یا نادانستهها نیست.
پرسش-پاسخ پرونده حاضر، گویی از مدل هگل استفاده میکند، با این تفاوت که در مورد ما چیزی شبیه به «نیرنگ عادت» است که به وقایع به خودی خود بیاهمیت، مسیری معنادار میبخشد؛ مسیر تحقق و بازتولید دائمی استبداد. اگر هم گاه در «کوزه» مولکولهای آبی پیدا میشوند که به هر دلیل «شورش» به راه میاندازند، این شورش چیزی جز «طوفان در لیوان آب» نیست؛ گذراست.